■ باید پیدا کنید، و به آن زندگی می کنند؟ ■. (عشق بین دختران. متن در زبان ژاپنی)

■ باید پیدا کنید، و به آن زندگی می کنند؟ ■. (عشق بین دختران. متن در زبان ژاپنی)http://ameblo.jp/buraiai/entry-10872785853.html

من متاسفم. است. است. (20060808)

با سلام.چرا که نه؟ چرا که در آن زمان من از شما دعوت؟دبیرستان تاریخ و زمان آخرین شب کریسمس.من و تو، بلکه صحبت نه چندان.فرزند خود را بهتر از دوستان، شاید به این دلیل که صندلی ها نزدیک است، اما من در صحبت کردن به انتساب، من یک رابطه خاص نیست خوب بود.

ما تا به حال دبیرستان دخترانه.کودک و بهترین دوست شما، شما که فرزند شخص دیگری است. دعوت شده بود و نمی آیند تا در چهار از من باقی بماند.اعضای آن، یک رابطه خاص خوب بود، اما من با کسی نیستم.با این حال، چرا من از شما دعوت می خواستم بدانم، من از روی کنجکاوی OK بود.چرا که نه؟نمی دانم.چرا که نه؟از آنجا که این رابطه، اعلام شد که من بعد از فارغ التحصیلی را شکست، پس از آن که رابطه بیش از وجود دارد.هی؟ چرا بود؟ که چرا؟

دانستن نیست جواب من شد در حال حاضر.شما از مرده، من به زودی هفت سال است.این دو سال در همان کلاس بود. من از شما شنیده ام که آن را بسیار شبیه به من بود.چرا که نه؟ اگر چه من تا به حال هیچ چاره ای جز از من متنفر است. چرا شما می خواهم به من داشته باشد؟شما به من داد من هستم مثل من از من متنفر است.همچنین تو را دوست داشتم، من حتی یک بار که من فکر کردم آن عشق بود.با این حال، به نحوی.به خاطر این که در آن بود.

وقتی که من شنیده ام شما را از ابتلا به سرطان جان خود را از دست داده اند، من نمی توانستم حرکت می کند.حتی اگر بسیاری از چیزهایی هستند که شما می خواهید به شنیدن وجود دارد.یه روزی، من فکر کردم من می خواهم به عقب بر گردیم با هم دوباره.در زمان فارغ التحصیلی، من از بود، آن است که یک طرفه "میثاق".برای همیشه لطفا برای، و من مطمئن هستم که آن را قبول می کنند، شما فکر بدون معنی بود.من هم خوب رد شده است. من مطمئن هستم که به من بدهید، و از آن است که سرگرم کننده است.علاوه بر این، تنها حدود ー من دوباره روز مزد و اتفاقی، به خاطر من فکر می کنم نیست.از آنجا که من فکر می کردم رد شده بود، آن را به یک لذت در آن است.

شما مرده است، من تغییر کرده است.که شما حتی فکر می کنم، من هیچ نظری ندارم.احساسات شما است. در آغوش تو بودن احساس من.که مردان و زنانی که بیرون بروید، اما شما.اعتراف شد که آن را از من گریه می کنم.همیشه، چرا ما، من بود آشنایی شما متوجه است.حتی اگر هیچ احساسات عاشقانه است. است. است. است. است. است. است. است. است. است.

آنچه مردم را دوست دارم؟ (آیا می توانم پاسخ این سوال را پیدا کند)من در عشق سقوط کرد، چه آن را مانند نگاه می کنید؟ (من همیشه برای از بین بردن آن شخص)پس از همه، من نمی دانم هنوز رتبهدهی نشده است.کسانی که می گویند "مردم پسند" به من وجود دارد.من لازم نیست که به آرامی. تنها تمایل به استدلال می کنند یا مبارزه، به فشار به مردم از راه و، وجود دارداز آنجا که مهم نیست، چرا که سخت است، تنها با عملکرد است. است.از آنجا که من نمی خواهم به صدمه زدن به، نیز آسیب دیده، فقط خنده. است.من آرزو می کنم خیلی در قلب بدترین.

شما می گویید من می گویند صدمه دیده است و نفرت. است.هیچ چیز اما در پایان صدمه دیده است.واقعا "مردم پسند"، چیزی است که من نمی تواند مراقبت کمتر، مطمئن نیست.

اگر مردم صدمه دیده است، ما در حال خودم رو آزار دادم روزی.من تا به حال هرگز حتی کسی که صدمه دیده است،برای همیشه لطفا برای، این بار، وجدان خود را به شما این امکان را می دهد که آن را به خود من است.من از دست رفته ثبات از قلب است. می شده اند عذاب گناه است.

بنابراین، من یک دروغ ممکن است بخواهید بیش از حد به آرامی.فقط یک دروغ است، اما دروغ نمی گویند.حتی خودم، که چه احساسات واقعی، در حال حاضر، هر چند که من نمی دانم نمی کنه.

با این حال، "من می خواهم برای زندگی"، در حال حاضر که من فکر می کنم به شدت.من فکر می کنم روزی پاسخ به را آن گونه که مایلید تغییر دهید، و شما می خواهید.من فکر می کنم زمان نیز دست و پا، من مطمئن هستم، و من نیاز.خیلی زشت است، حتی خودتان را ببخشید.با این حال، من فکر می کنم ممکن است بخواهید غذای زنده به رفتن.

آره. این زشت است. برازنده نیست.با این حال، زندگی می کنند.من زندگی می کنند، من مطمئنا پاسخ به این زمان است.و من زندگی می کنند به خنده. تنبل زندگی می کنند. من تند زندگی می کنند.چه شما انتخاب می کنید برای زندگی روزی، و من می دانم من نیست.در حال حاضر، پاسخ من تنها یک نفر هستم.این است که به زندگی می کنند. "

من زندگی می کنند، من به آن سر صورت در آمد و به خود من است. است. است. با این حال، زندگی می کنند.همچنین در مورد به درد وجدان خرد است، زندگی می کنند کاملا دور اجرا کنید.این فقط تصمیم گرفته است.



ごめんね。。。　　　　　　　　　　　(20060808)


ねえ。
どうして？どうして、あのとき私を誘ったの？
高校最後のクリスマスイブ。
私はあなたとは、あまり話したこともなかったのに。
あなたの親友の子とは、席が近いせいか、割と話してはいたけれど、特別仲が良かったわけじゃない。


私たちは女子高だった。
あなたはあなたの親友の子と、もう一人の子。そして私の４人で泊まりに来ないかと誘ったね。
そのメンバーは、誰とも私は特別仲が良かったわけじゃないけれど。
それでも、どうしてあなたが私を誘ったのかが知りたくて、好奇心からＯＫをした。
なぜ？
解らない。
どうして？
関係は、私が卒業と同時に別れると公言していたから、そこで関係は一度は終わったよね。
ねえ？どうしてだったの？なんでなの？


答えが解らないまま、今に至る。
あなたが死んでから、もうじき７年になる。
同じクラスだった２年間。ずっと私を好きだったとあなたから聞いた。
どうして？私は私を大嫌いで仕方がなかったのに。どうして好きでいてくれたの？
私を大嫌いな私を好きで居てくれたあなた。
私はあなたを愛したことも、好きだと思ったことも一度もなかった。
ただ、なんとなく。
それだけだったから。


あなたがガンで死んだと聞いたとき、動けなかった。
聞きたいことはたくさんあったのに。
いつか、よりを戻そうと思ってた。
卒業のときに、私からした、一方的な「約束」。
あなたは、きっといつまでも、それを受け入れてくれるんだと、意味も無く思ってた。
振られてもよかったんだ。それがきっと、楽しいと思ってた。
また、再チャレすればいいかーくらいにしか、思ってなかったから。
振られても、それはそれで楽しいと思ってたから。


あなたが死んで、私は変わったよ。
考えもしなかったこと、考えている。
あなたの気持ち。私の気持ち。
あなた以外につきあった男性や女性のこと。
私から告白して付き合ったことはなく。
いつも、なんでなのか、気が付けば付き合っていた。
恋愛感情はなくても。。。。。。。。。。


人を愛するってなに？（答えが見つからない）
好きになるって、どんな感じなの？（その人をいつもダメにしてしまう）
私には、やっぱり、未だに解らないよ。
私のことを「優しい人」といってくれる人がいる。
優しくなんてない。もめたり、人を押しのけてまで主張したい欲求がないだけで、
どうでもいいから、めんどくさいから、譲っているだけで。。
傷つけるのも、傷つくのも嫌だから、笑っているだけで。。
本心はこんなに最低なのにね。


傷つけるのがイヤと言ったって。。
最後には傷つけてばかりいる。
本当に「優しい人」は、どうでもいいものなんて、きっと無い。


人を傷つければ、自分もいつか傷つけられていく。
誰かに傷つけられることが無かったとしても、
今度は、自分自身の良心がいつまでも、私自身のしたことを許さない。
心の安定を失ってしまう。罪悪感に苛まれてしまう。


だから、ウソでも優しくありたいと思うのかも知れない。
ウソはウソでしか、、ないのに。
自分自身すら、どれが本心なのか、もうすでに、解らないのに。


それでも「生きたい」と、今は強く思う。
自分自身の答えを、いつかたどり着き、出したいと思うから。
のたうつ時間もまた、きっと、必要なんだと思う。
醜悪なほど、自分自身にすらも言い訳をして。
それでも、生きていく糧にしたいと思うのかも知れない。


うん。醜悪だ。潔くは無い。
それでも、生きる。
生きて、この時間の答えをきっと出す。
そして、笑って生きる。ダラダラ生きる。きびきび生きる。
どんな生き方を、いつか選択するのかは、解らないけど。
とりあえず、一つだけ答えは出てる。
それは「生きること」。


生きて、自分のして来た事と真正面から向き合って。。。それでも、生きること。
良心の呵責に潰されそうになっても、絶対に逃げ出さないで生きること。
それだけは、決めている。